نهج الباغه در کلام اندیشمندان
نهج البلاغه آیینه ی پرتو دهنده ی کلام وحیانیست در قالب حروف که هر خواننده ای را مسحور در اعجاز خویش میکند؛ از دیر باز تاکنون اندیشمندان زیادی به مطالعه ی این کلام الهی پرداخته اند و اعجاز الهی آن آنان را مجاب به تعظیم در مقابل این لوح زرین هدایت کرده است؛ در این مقال به نظرات برخی از اندیشمندان در باره کتاب شریف نهج البلاغه میپردازیم:
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1396/12/06 ساعت 14:48
1. ابن ابی الحدید میگوید:
«انّ سطراً واحداً من نهج البلاغه یساوی ألف سطر من كلام ابن نباته و هو الخطیب الفاضل الذی اتّفق الناس علی أنه أوحد عصره فی فنّه»؛[1]
یك سطر از نهج البلاغه برابر با هزار سطر از كلام ابن نباته است كه به اتفاق دانشمندان خطیبی فاضل و در فن خود یگانة عصر خویش بوده است.
2. دكتر زكی مبارك میگوید:
«لامفرّ من الإعتراف بإنّ نهج البلاغه له اصول و الّا فهو شاهد علی أن الشیعة كانوا من أقدر الناس علی صناعة الكلام البلیغ»؛[2]
چارهای نیست جز این كه باید اعتراف كنیم نهج البلاغه اصالت دارد و از اصلی معتبر نقل شده است و گرنه باید بگوییم، شیعه تواناترین مردم جهان در ساختن كلام بلیغ است.
3. شیخ محمود شكری آلوسی میگوید:
«هذا كتابن قد استودع من خطب الإمام علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ ما هو قبس من نور الكلام الإلهی و شمس تضیء بفضاحة المنطق النبوی»؛[3]
این كتاب نهج البلاغه كه حاوی خطبههای امام علی بن ابیطالب است، پرتوی از نور سخن الهی دارد، و خورشیدی است كه با فصاحت منطق نبوی میدرخشد.
4. باز آلوسی میگوید:
«انّه قد اشتمل علی كلام یخیل أنه فوق كلام المخلوقین، دون كلام الخالق، عزّوجلّ قد اعتنق مرتبة الأعجاز و ابتدع ابكار الحقیقة و المجاز»؛[4]
نهج البلاغه مشتمل بر خطبههای امیر المؤمنین است كه فوق سخن مخلوق و دون سخن خالق است، نزدیك به مرتبة اعجاز دارد و مبتكر طرق حقیقت و مجاز است.
5. استاد محمد حسن نائل مرصفی میگوید:
«نهج البلاغه ذلك الكتاب الذی أقامه الله حجة واضحة علی أن علیّاً كان أحسن مثال حیّ لنور القرآن و حكمته، و علمه و هدایته و اعجازه و فصاحته. اجتمع لعلی فی هذا الكتاب ما لم یجتمع لكبار الحكماء و افذاذ الفلاسفة و نوابغ الربانیین من آیات الحكمة السابغة و قواعد السیاسة المستقیمة»؛[5]
نهج البلاغه، مثال زندهای است برای نور و حكمت و علم و هدایت و اعجاز و فصاحت قرآن، این كتاب حاوی حكمتهای عالی، قوانین سیاسی و مواعظ درخشانی است كه در كتابهای بزرگان حكما و فلاسفه و نوابغ دیده نمیشود.
6. شیخ ناصیف یازجی میگوید:
«إذا شئت أن تفوّق أقرانك فی العلم و الأدب و صناعة الإنشاء فعلیك بحفظ القرآن و نهج البلاغه»؛[6]
اگر بخواهی از لحاظ علم و ادب و انشاء بر رقیبانت برتری پیدا كنی، باید قرآن و نهج البلاغه را حفظ كنی.
7. علی الجندی رئیس دانشكدة علوم در دانشگاه قاهره میگوید:
با مطالعة نهج البلاغه نوعی خاص ازآهنگ موسیقی بر اعماق احساسات انسن پنجه میافكند كه از نظر سجع و قافیه و ترتیب كلمات و جملات چنان مرتب است كه میتوان آن را شعر منثور نامید.[7]
8. دكتر زكی مبارك میگوید:
«و انّی لأعتقد أنّ النظر فی كتاب (نهج البلاغه) یورث الرجولة و الشهامة و عظمة النفس، لأنّه من روح قهّار واجة المصاعب بعزائم الأسود»؛[8]
من اعتقاد دارم كه مطالعة كتاب نهج البلاغه، روح شهامت و مردانگی و عظمت نفس را تقویت میكند، زیرا از روح پرتوانی صادر شده است كه در دشواریها با همت شیروار خود مواجه میگشت.
9. دكتر طه حسین در رابطه با یكی از كلمات زیبای امام دربارة شناخت و عدم شخصیت زدگی میگوید:
«من پس از وحی و سخن خدا جوابی با شكوهتر و شیواتر از این جواب ندیده و و نمیشناسم.»[9]
10. استاد محمد امین نواوی میگوید:
«حفظ علی القرآن كله، فوقف علی أسراره و اختلط به لحمه و دمه و القاری یری ذلك فی نهج البلاغه».
علی ـ علیه السلام ـ همة قرآن را حفظ كرده بود، و از اسرارش آگاه بود و قرآن با خون و گوشت او در آمیخته بود، این حقیقت را كسی در مییابد كه نهج البلاغه مطالعه كنند.
11. استاد امین نخله میگوید:
«إذا شاء أحد أن یشفی صبابة نفسه من كلام الإمام فیقبل علیه فی النهج من الدقّة و لیتعلّم المشی علی ضوء نهج البلاغه»؛[10]
هر گاه كسی بخواهد بیماری نفسش را بهبود بخشد، باید به گفتار امام در نهج البلاغه رو آورد. و راه رفتن در پرتو آن كتاب را فرا گیرد.
12. استاد فنّ بلاغت حسین نائل مرصفی:
ایشان در شرحی كه بر نهج البلاغه نوشته است، به تمام معیارها و جاذبههای یاد شده در كلمات ابن ابی الحدید اعتراف كرده و افزوده است كه نهج البلاغه كتابی است كه خداوند آن را دلیل روشنی قرار داده تا ثابت كند كه علی ـ علیه السلام ـ بهترین شاهد زندة نورانیت و پرتو بخش قرآن و حكمت و دانش و هدایت و اعجاز و فصاحت آن كتاب آسمانی است، آیات و نشانههای حكمت ارزنده و قوانین صحیح سیاست و پندهای روشن و دلنشین و براهین گویا و استواری كه علی ـ علیه السلام ـ در این كتاب آورده خود دلیل فضیلت مافوق تصور و بهترین آثار یك پیشوای به حق است كه هیچ یك از حكمای بزرگ و فلاسفة عالی مقام و نوابغ روزگار نظیر آن را نیاوردهاند.[11]
13. عباس محمود عقّاد نویسنده و مورخ معروف مصری میگوید:
«فی كتاب نهج البلاغه فیض من آیات التوحید و الحكمة الإلهیّة تتّسع به دراسة كل مشتغل بالعقائد و اصول التالیة و حكم التوحید»؛[12]
در كتاب نهج البلاغه فیض از آیات توحید و حكمت الهی است كه ذهن دانشجوی معارف الهی و اصول توحید را توسعه میدهد و مهر شخصیت علوی از پشت سطرها و از میان حرفهای این كتاب پدیدار است و چون خوب دقت كنی صدای امام را از آن سوی كلمات میشنوی نه صدای دیگری را.
14. ابن ابی الحدید میگوید:
«كسی كه بخواهد فصاحت و بلاغت بیاموزد و امتیاز سخن را دریابد، باید در این خطبه[13] تأمل كند، زیرا نسبت این سخن با هر سخنی دیگر ـ غیر از كلام خدا و رسول ـ همانا نسبت ستارة درخشان با سنگ سیاه و تاریك است، سپس بیننده باید بنگرد كه چه روشنی و جلالت و درخشندگی دارد و چه خوف و خشیتی ایجاد میكند، خدا گویندهاش را جزای خیر دهد كه گاهی با دست و شمشیرش از اسلام دفاع كرد و گاهی با زبان و بیانش و زمانی با فكر و قلبش، در جهاد، او سید مجاهدین است و در موعظه بلیغترین وعاظ و در فقه و تفسیر، رئیس فقها و مفسرین و در عدل و توحید، پیشوای عادلان و موحدین.
و لیس علی الله بمستنكر إن یجمع العالم فی واحد[14]
باز میگوید:
«و اعلم أنّ التوحید و العدل و المباحث الشریفة الإلهیّة، ما عرفت الّا من كلام هذا الرجل و ان كلام غیره من أكابر الصحابة لم یتضمن شیئاً من ذلك أصلاً و لاكانوا یتصوّرونه و لو تصوّروه لذكروه و هذه الفضیلة عندی أعظم فضائله ـ علیه السلام ـ .»[15]
بدان توحید و عدل و سایر مباحث شریف الهی جز از سخن این رجل الهی دانسته نشد، زیرا سخن دیگران از بزرگان صحابه، حاوی این مطالب نیست، بلكه این مطالب به فكر آنها خطور هم نمیكرد. اگر خطور میكرد، بیان میكردند همانا این بزرگترین فضیلت علی ـ علیه السلام ـ است.
ـــــــــــــــ
پی نوشت:
[1] . مصادر نهج البلاغه، عبدالزهرا، حسینی خطیب، ص 78، 91، 98.
[2] . مصادر نهج البلاغه، عبدالزهرا، حسینی خطیب، ص 78، 91، 98.
[3] . همان.
[4] . مصادر نهج البلاغه، ج 1، ص 91.
[5] . مقدمة مرصفی بر شرح نهج البلاغه.
[6] . نظرات فی القرآن محمد غزالی، ص 154؛ از وصیت یازجی به فرزندش ابراهیم.
[7] . مقدمة كتاب علی بن ابیطالب شعره و حكمه.
[8] . عبقریة الشریف الرضی، ج 1، ص 296.
[9] . علی و فرزندان، ص 40.
[10] . مإة كلمة من كلام الإمام علی، استاد امین نخله.
[11] . در پیرامون نهج البلاغه، ص 61، علامة شهرستانی.
[12] . عبقریة الإمام، ص 132 ـ 178.
[13] . خطبه 108 به ترتیب حدیدی.
[14] . شرح ابن ابی الحدید، ج 7، ص 202 ـ 203.
[15] . شرح ابن ابی الحدید، ج 6، ص 346.
منبع: وبسایت اندیشه قم